به باغ همسفران
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است
وتنهایی من شبیخون حجم تو را پیش بینی نمیکرد
و خاصیت عشق این است
کسی نیست
بیا زندگی رابدزدیم ان وقت
میان دودیدار قسمت کنیم
بیا باهم از حالت سنگ چیزی بفهمیم
بیا زودتر چیزهاراببینیم
ببین عقربک های فواره در صفحه ساعت حوض زمان را به گردی بدل میکنند
بیا اب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی ام
بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را